ولو
The entry is a dictionary list for the word ولو
ولو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ لَ ] (ع حرف ربط مرکب) (از: و،
حرف عطف +لو، حرف شرط) و اگرچه.
اگرچه.
حرف عطف +لو، حرف شرط) و اگرچه.
اگرچه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (اِخ) دهی از دهستان هزارجریب
بخش چهاردانگهٔ شهرستان ساری. سکنهٔ آن
۱۸۰ تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۳).
بخش چهاردانگهٔ شهرستان ساری. سکنهٔ آن
۱۸۰ تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۳).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وِ لَ / لُو ] (ص) ولاو. در تداول، متفرق.
پراکنده. (یادداشت مرحوم دهخدا). پاشیده.
متلاشی.
- ولو شدن؛ پاشیدن از هم. پاشیده شدن.
پراکنده گشتن.
- || روی ...
پراکنده. (یادداشت مرحوم دهخدا). پاشیده.
متلاشی.
- ولو شدن؛ پاشیدن از هم. پاشیده شدن.
پراکنده گشتن.
- || روی ...
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
وَلَوْ، وَلَوْ أنّ، حَتّى لَوْ
although, (even) though, albeit, even if, in spite of the fact that