وفات
The entry is a dictionary list for the word وفات
وفات Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ وَ ] (ع اِ) وفاة. مرگ. (آنندراج)
(مهذب الاسماء) (غیاث اللغات) (از ناظم
الاطباء). موت. فوت :
مغزها از وفات تو بگداخت
دیده ها در غم تو جیحون شد.مسعودسعد.
اجل بگسلاندش طناب امل
وفاتش فروبست دست از عمل.سعدی.
مهل که ...
(مهذب الاسماء) (غیاث اللغات) (از ناظم
الاطباء). موت. فوت :
مغزها از وفات تو بگداخت
دیده ها در غم تو جیحون شد.مسعودسعد.
اجل بگسلاندش طناب امل
وفاتش فروبست دست از عمل.سعدی.
مهل که ...