والی
The entry is a dictionary list for the word والی
والی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع ص، اِ) کاردار. (السامی) (دهار)
(مهذب الاسماء). حاکم یک ولایت یا ایالت.
(فرهنگ نظام). حاکم. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (غیاث اللغات). راعی. (منتهی
الارب). امیر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
استاندار: والی هرات وی را به حشم و
مردم یاری داد. (تاریخ ...
(مهذب الاسماء). حاکم یک ولایت یا ایالت.
(فرهنگ نظام). حاکم. (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (غیاث اللغات). راعی. (منتهی
الارب). امیر. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
استاندار: والی هرات وی را به حشم و
مردم یاری داد. (تاریخ ...