نیم
The entry is a dictionary list for the word نیم
نیم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) نصف. نیمه. یک جزء از دو جزء
چیزی. (یادداشت مؤلف). یک دوم
چیزی :
چو از روز رخشنده نیمی برفت
دل هر دو جنگی سواران بتفت.فردوسی.
وزین بهر نیمی شب دیریاز
نشستی همی با بتان طراز.فردوسی.
چو نیمی گذشت از شب دیریاز
دلیران ...
چیزی. (یادداشت مؤلف). یک دوم
چیزی :
چو از روز رخشنده نیمی برفت
دل هر دو جنگی سواران بتفت.فردوسی.
وزین بهر نیمی شب دیریاز
نشستی همی با بتان طراز.فردوسی.
چو نیمی گذشت از شب دیریاز
دلیران ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ع اِ) نعمت تام. (منتهی الارب) (از
متن اللغة) (از اقرب الموارد). || زندگانی
آسان و خوش. (منتهی الارب). عیش لین.
زندگی راحت. (از متن اللغة). || آنکه مردم
از وی آرام و اطمینان ...
متن اللغة) (از اقرب الموارد). || زندگانی
آسان و خوش. (منتهی الارب). عیش لین.
زندگی راحت. (از متن اللغة). || آنکه مردم
از وی آرام و اطمینان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ یْ یَ ] (ع ص، اِ) جمع نائمة است.
رجوع به نائمة شود. || جمع نائم است.
رجوع به نائم شود.
رجوع به نائمة شود. || جمع نائم است.
رجوع به نائم شود.