نیش
The entry is a dictionary list for the word نیش
نیش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ) مبضغ. (ذخیرهٔ خوارزمشاهی).
افزاری بود به صورت نیش که بدان رگ
گشایند. (انجمن آرا). نیشتر. نشتر. تیغ. مفصد.
مشرط. (یادداشت مؤلف):
گفت فردا نیش آرم پیش تو
خود بیاهنجم ستیم از ریش تو.رودکی.
گرت بهره نوش است بی نیش نیست
دلی نیست ...
افزاری بود به صورت نیش که بدان رگ
گشایند. (انجمن آرا). نیشتر. نشتر. تیغ. مفصد.
مشرط. (یادداشت مؤلف):
گفت فردا نیش آرم پیش تو
خود بیاهنجم ستیم از ریش تو.رودکی.
گرت بهره نوش است بی نیش نیست
دلی نیست ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِ.) 1 - هرچیز نوک تیز. 2 - عضوی که حشرات گزنده با آن می گزند. 3 - (عا.) دهان .