نسوی
The entry is a dictionary list for the word نسوی
نسوی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ سْ وی ی ] (ع ص نسبی) زنانه.
(ناظم الاطباء). منسوب به نسْوة است. (از
اقرب الموارد) (از المنجد).
(ناظم الاطباء). منسوب به نسْوة است. (از
اقرب الموارد) (از المنجد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نُ سْ وی ی ] (ع ص نسبی) منسوب
به نُسْوة. (از المنجد). زنانه. نِسْوی.
به نُسْوة. (از المنجد). زنانه. نِسْوی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ سَ ] (ص نسبی) نسائی. (از
سمعانی). منسوب به نسا. اهل نسا. از مردم
نسا.
سمعانی). منسوب به نسا. اهل نسا. از مردم
نسا.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ سِ ] (اِخ) شجاعی نسوی. به
روایت نظامی عروضی از شاعران عهد
سلجوقی و از ندیمان طغانشاه بن الب ارسلان
است .
روایت نظامی عروضی از شاعران عهد
سلجوقی و از ندیمان طغانشاه بن الب ارسلان
است .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ سَ ] (اِخ) محمدبن احمدبن
علی بن محمد، ملقب به نورالدین. منشی
مخصوص سلطان جلال الدین منکبرنی و
مصنف کتاب سیرة جلال الدین است. وی در
نیمهٔ اول قرن هفتم می زیست. ابتدا از ملازمان
ولاة محلی شهر نسا ...
علی بن محمد، ملقب به نورالدین. منشی
مخصوص سلطان جلال الدین منکبرنی و
مصنف کتاب سیرة جلال الدین است. وی در
نیمهٔ اول قرن هفتم می زیست. ابتدا از ملازمان
ولاة محلی شهر نسا ...