نسرین
The entry is a dictionary list for the word نسرین
نسرین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (اِ) نام گلی است معروف و آن
سفید و کوچک و صدبرگ می باشد و آن دو
نوع است یکی را گل مشکین می گویند و
دیگری را گل نسرین. (برهان قاطع) (از ناظم
الاطباء). از جنس گل ...
سفید و کوچک و صدبرگ می باشد و آن دو
نوع است یکی را گل مشکین می گویند و
دیگری را گل نسرین. (برهان قاطع) (از ناظم
الاطباء). از جنس گل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ رَ ] (اِخ) نسران. به صیغهٔ تثنیه،
نسر طایر و نسر واقع. (ناظم الاطباء). رجوع
به نسر و نسر طائر و نسر واقع شود:
اینت شهباز کز پی چو منی
صید نسرین کرده ای نهمار.خاقانی.
گفت کآن شهباز در ...
نسر طایر و نسر واقع. (ناظم الاطباء). رجوع
به نسر و نسر طائر و نسر واقع شود:
اینت شهباز کز پی چو منی
صید نسرین کرده ای نهمار.خاقانی.
گفت کآن شهباز در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (اِخ) نام جزیره ای است در میان
دریا که عنبر از آن جزیره می آورند. (از برهان
قاطع) (از فرهنگ نظام):
حریر نامه بد ابریشم چین
چو مشک از تبت و عنبر ز نسرین.
فخرالدین اسعد (از ...
دریا که عنبر از آن جزیره می آورند. (از برهان
قاطع) (از فرهنگ نظام):
حریر نامه بد ابریشم چین
چو مشک از تبت و عنبر ز نسرین.
فخرالدین اسعد (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نَ) (اِ.) گلی سفید رنگ و خوشبو با برگ های کوچک و انبوه ، مشکین بوی هم گویند.