نسبت
The entry is a dictionary list for the word نسبت
نسبت Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ بَ ] (ع اِمص، اِ) قرابت به رحم و
پیوستگی به نکاح، اول نسبت نسبی است و
دوم سببی. (فرهنگ نظام). خویشی. (نفایس
الفنون). قرابت. خویشاوندی. انتساب.
مناسبت. (ناظم الاطباء). نسبة:
آن خدیجه همتی کز نسبتش
بانوان را قدر زهرا دیده ...
پیوستگی به نکاح، اول نسبت نسبی است و
دوم سببی. (فرهنگ نظام). خویشی. (نفایس
الفنون). قرابت. خویشاوندی. انتساب.
مناسبت. (ناظم الاطباء). نسبة:
آن خدیجه همتی کز نسبتش
بانوان را قدر زهرا دیده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نِ بَ) [ ع . نسبة ] (اِ.) 1 - خویشی ، قرابت . 2 - پیوستگی و ارتباط دو شخص یا دو
چیز.
چیز.
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
część; honorować; krew; krewny; odsetek; opowiadanie; pochodzenie; pokrewieństwo; poszanowanie; poważać; poważanie; powiązanie; proporcja; relacja; respekt; respektować; stosunek; szacunek; szanować; uszanować; uszanowanie; wzgląd; zależność; związek