نخجیرگیر
The entry is a dictionary list for the word نخجیرگیر
نخجیرگیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نَ ] (نف مرکب) قانص.
(مهذب الاسما) (ملخص اللغات). قناص.
(ملخص اللغات). صیاد. شکارچی.
شکارکننده. شکارگیرنده. صیدگیر:
اگر صد سگ تیز نخجیرگیر
که آهو ورا پیش دیدی ز تیر.فردوسی.
پدرْمان یکی آسیابان پیر
در این دامن کوه نخجیرگیر.فردوسی.
تو دستان نمودی ...
(مهذب الاسما) (ملخص اللغات). قناص.
(ملخص اللغات). صیاد. شکارچی.
شکارکننده. شکارگیرنده. صیدگیر:
اگر صد سگ تیز نخجیرگیر
که آهو ورا پیش دیدی ز تیر.فردوسی.
پدرْمان یکی آسیابان پیر
در این دامن کوه نخجیرگیر.فردوسی.
تو دستان نمودی ...