نامدار
The entry is a dictionary list for the word نامدار
نامدار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(نف مرکب) (از: نام +دار، دارنده)
مشهور. معروف. نامی. نام آور. (حاشیهٔ برهان
قاطع چ معین). مشهور در دلیری یا علم یا هنر
یا نیکی. (فرهنگ نظام). مشهور. معروف.
دارای آوازه. نیکنام. سرافراز. بزرگوار.
باعزت. باآبرو. (از ناظم الاطباء). سرشناس.
شهره. مشتهر. صاحب ...
مشهور. معروف. نامی. نام آور. (حاشیهٔ برهان
قاطع چ معین). مشهور در دلیری یا علم یا هنر
یا نیکی. (فرهنگ نظام). مشهور. معروف.
دارای آوازه. نیکنام. سرافراز. بزرگوار.
باعزت. باآبرو. (از ناظم الاطباء). سرشناس.
شهره. مشتهر. صاحب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) ده کوچکی است از دهستان
سپاهو واقع در بخش مرکزی شهرستان
بندرعباس، در ۹۵ هزارگزی شمال شرقی
بندرعباس، بر سر راه مالرو قلعه قاضی به
سپاهو. در منطقهٔ کوهستانی گرمسیری واقع
است و ۴۰ تن سکنه دارد. (از ...
سپاهو واقع در بخش مرکزی شهرستان
بندرعباس، در ۹۵ هزارگزی شمال شرقی
بندرعباس، بر سر راه مالرو قلعه قاضی به
سپاهو. در منطقهٔ کوهستانی گرمسیری واقع
است و ۴۰ تن سکنه دارد. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) دهی است از دهستان عثمانوند
بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، در ۵۲
هزارگزی جنوب شرقی کرمانشاه و ۸
هزارگزی سرجوب در منطقهٔ کوهستانی
سردسیری واقع است و ۱۲۵ تن سکنه دارد.
آبش از رودخانهٔ آهوران تأمین می شود.
محصولش غلات و لبنیات و شغل ...
بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان، در ۵۲
هزارگزی جنوب شرقی کرمانشاه و ۸
هزارگزی سرجوب در منطقهٔ کوهستانی
سردسیری واقع است و ۱۲۵ تن سکنه دارد.
آبش از رودخانهٔ آهوران تأمین می شود.
محصولش غلات و لبنیات و شغل ...