ناظم
The entry is a dictionary list for the word ناظم
ناظم Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
organizatör; örgütçü
Arapça - Türkçe sözlük
ناظِم
1. örgütçü
Anlamı: örgütleme işleriyle uğraşan
2. organizatör
Anlamı: düzenleyici olan kimse
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ظِ ] (ع ص، اِ) شاعر. آنکه سخن را
موزون کند. (ناظم الاطباء). درکشندهٔ سخن
در وزن. (آنندراج). شعرگوینده. (ناظم
الاطباء). مقابل ناثر. || کسی که مروارید را
به رشته کشد. (ناظم الاطباء). به رشته کشندهٔ
مرواریدها ...
موزون کند. (ناظم الاطباء). درکشندهٔ سخن
در وزن. (آنندراج). شعرگوینده. (ناظم
الاطباء). مقابل ناثر. || کسی که مروارید را
به رشته کشد. (ناظم الاطباء). به رشته کشندهٔ
مرواریدها ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ظِ ] (اِخ) نصیرالدوله ناظم الملک
جین قلیج بهادر ظفرجنگ از پارسی گویان
قرن سیزدهم هندوستان است و به روایت
مؤلف صبح گلشن «در نظم اشعار با میرزا
محمدحسن قتیل مشاورت می کرد». او
راست:
تیر نگاه مست تو دانی کجا ...
جین قلیج بهادر ظفرجنگ از پارسی گویان
قرن سیزدهم هندوستان است و به روایت
مؤلف صبح گلشن «در نظم اشعار با میرزا
محمدحسن قتیل مشاورت می کرد». او
راست:
تیر نگاه مست تو دانی کجا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ظِ ] (اِخ) عبداللََّه شیرازی (میرزا...). از
شاعران قرن سیزدهم هجری است در نسخهٔ
خطی تذکرهٔ ثمر تألیف ثمر نائینی موجود در
کتابخانهٔ مجلس از او ذکری رفته است. رجوع
به فرهنگ سخنوران ص ۵۹۰ شود.
شاعران قرن سیزدهم هجری است در نسخهٔ
خطی تذکرهٔ ثمر تألیف ثمر نائینی موجود در
کتابخانهٔ مجلس از او ذکری رفته است. رجوع
به فرهنگ سخنوران ص ۵۹۰ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ظِ ] (اِخ) علی بن علی اکبر ایروانی، از
شاعران است و در تذکرهٔ خطی «نامهٔ
فرهنگیان» از او ذکری شده است. رجوع به
فرهنگ سخنوران ص ۵۹۰ شود.
شاعران است و در تذکرهٔ خطی «نامهٔ
فرهنگیان» از او ذکری شده است. رجوع به
فرهنگ سخنوران ص ۵۹۰ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ظِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نظم دهنده ، ترتیب دهنده . 2 - به نظم آورنده ، شاعر. 3 -
مسئول نظم و ترتیب در مدارس یا مؤسسات .
مسئول نظم و ترتیب در مدارس یا مؤسسات .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
نَاظِمٌ
1. организующий; 2.
1) организатор,устроитель; регулятор
2) стихотворец