مهره
The entry is a dictionary list for the word مهره
مهره Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
somun
Farsça - Türkçe sözlük
omur
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَ / رِ ] (اِ) هرچیز گرد. مطلق گلوله و
گرد. هرچیز مدور. هرچیز کروی شکل.
ساچمه. گلوله :
بفرمود تا گرد بگداختند
ز آهن یکی مهره ای ساختند.
فردوسی (شاهنامه ج ۶ ص ۱۶۰۸).
بهر میل بر مهره ای از بلور
بر ...
گرد. هرچیز مدور. هرچیز کروی شکل.
ساچمه. گلوله :
بفرمود تا گرد بگداختند
ز آهن یکی مهره ای ساختند.
فردوسی (شاهنامه ج ۶ ص ۱۶۰۸).
بهر میل بر مهره ای از بلور
بر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مغان
بخش گرمی شهرستان اردبیل با ۲۵۸ تن
سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات
و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۴).
بخش گرمی شهرستان اردبیل با ۲۵۸ تن
سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات
و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران
ج ۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ رِ) (اِ.) 1 - گلولة کوچک از شیشه یا سفال و جز آن ها. 2 - نام هر یک از
استخوان های کوچکی که در تشکیل ستون فقرات جانداران شرکت دارند.
استخوان های کوچکی که در تشکیل ستون فقرات جانداران شرکت دارند.
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
część; działo; egzemplarz; kawałek; koralik; kręg; kropla; łatać; moneta; orzech; płat; różaniec; sztuka