مه
The entry is a dictionary list for the word مه
مه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
sis
Farsça - Türkçe sözlük
mayıs
Farsça - Türkçe sözlük
mayıs
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (حرف ربط) حرف نهی به معنی نه.
(ناظم الاطباء). به معنی نه باشد که حرف نفی
است و به عربی لا گویند و افادهٔ معدوم شدن و
نابود گردیدن هم می کند مثل مه این ماند و مه
آن، ...
(ناظم الاطباء). به معنی نه باشد که حرف نفی
است و به عربی لا گویند و افادهٔ معدوم شدن و
نابود گردیدن هم می کند مثل مه این ماند و مه
آن، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه: ویمه،
میمه، اذرمه. (یادداشت مؤلف).
میمه، اذرمه. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ترکی، پسوند) در ترکی مزید
مؤخری است که در عقیب مفرد امر مخاطب
درآید و گاه مانند «مک» مجموع مرکب معنی
مصدری دهد و گاه معنی اسم ذات، چون:
سورتمه، قورمه، دگمه، یورتمه، چاتمه،
چکمه، دلمه، قاتمه، یارمه، باسمه، سخلمه ...
مؤخری است که در عقیب مفرد امر مخاطب
درآید و گاه مانند «مک» مجموع مرکب معنی
مصدری دهد و گاه معنی اسم ذات، چون:
سورتمه، قورمه، دگمه، یورتمه، چاتمه،
چکمه، دلمه، قاتمه، یارمه، باسمه، سخلمه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِ) قلم و کلک. (برهان). قلم و خامه
و کلک. (ناظم الاطباء). || تل ریگ.
(برهان). تل ریگ و تودهٔ ریگ. (ناظم
الاطباء):
شمس رخشان که کشور آراید
تا نبوسد ستانهٔ در تو
نتواند که کشور ...
و کلک. (ناظم الاطباء). || تل ریگ.
(برهان). تل ریگ و تودهٔ ریگ. (ناظم
الاطباء):
شمس رخشان که کشور آراید
تا نبوسد ستانهٔ در تو
نتواند که کشور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِ) کماج فلکه و بادریسهٔ خیمه.
(یادداشت مؤلف):
مه فتاده عمود بشکسته
میخ سوده طناب بگسسته.
سنایی (در صفت خیمهٔ عمر پیر).
(یادداشت مؤلف):
مه فتاده عمود بشکسته
میخ سوده طناب بگسسته.
سنایی (در صفت خیمهٔ عمر پیر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ هْ ] (اِ) مخفف ماه. مانک. قمر. (ناظم
الاطباء):
به دل ربودن جلدی و شاطری ای مه
به بوسه دادن جان پدر بس اژکهنی.شاکر.
شکوفه همچو شکاف است و میغ دیباباف
مه و خور است همانا به باغ ...
الاطباء):
به دل ربودن جلدی و شاطری ای مه
به بوسه دادن جان پدر بس اژکهنی.شاکر.
شکوفه همچو شکاف است و میغ دیباباف
مه و خور است همانا به باغ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ هْ ] (ع اِ فعل) یعنی بازایست و چون آن
را متصل کنند تنوین در آن داخل کرده مَهٍ
میگویند، مانند: مَهٍ مَهٍ. (از ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب). به معنی بازایست و هو اسم
فعل، فان وصلت نونت ...
را متصل کنند تنوین در آن داخل کرده مَهٍ
میگویند، مانند: مَهٍ مَهٍ. (از ناظم الاطباء) (از
منتهی الارب). به معنی بازایست و هو اسم
فعل، فان وصلت نونت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ هْ ] (ع اِ) به معنی ما، یعنی چه و چیست.
(ناظم الاطباء). ادات استفهام. ابن مالک گفته
است: مه همان «ما»ی استفهام است که الف
آن حذف و به «ها» وقف شده است. (از معجم
متن ...
(ناظم الاطباء). ادات استفهام. ابن مالک گفته
است: مه همان «ما»ی استفهام است که الف
آن حذف و به «ها» وقف شده است. (از معجم
متن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ هـ هـ ] (ع مص) نرمی کردن: مَهَّ الابلَ مَهّاً؛
نرمی کرد با وی. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء).
نرمی کرد با وی. (از منتهی الارب) (از اقرب
الموارد) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ هْ ] (اِ) میغ و نزم و آن بخاری باشد تیره
و ملاصق زمین. (برهان). بخار آب نسبةً
متراکمی است که در فصول سرد (پاییز،
زمستان و اوایل بهار) در مجاورت سطح
زمین تشکیل می شود. معمولاً تشکیل مه ...
و ملاصق زمین. (برهان). بخار آب نسبةً
متراکمی است که در فصول سرد (پاییز،
زمستان و اوایل بهار) در مجاورت سطح
زمین تشکیل می شود. معمولاً تشکیل مه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ هْ ] (ص، اِ) بزرگ و سردار قوم.
(آنندراج). رئیس و پیشوا. (ناظم الاطباء).
مهینه. (اوبهی). مقدم. سرور. مقابل که :
یکی داستان زد بر این مرد مه
که درویش را چون برانی ز ده.فردوسی.
سپهبد ز کوه اندرآمد ...
(آنندراج). رئیس و پیشوا. (ناظم الاطباء).
مهینه. (اوبهی). مقدم. سرور. مقابل که :
یکی داستان زد بر این مرد مه
که درویش را چون برانی ز ده.فردوسی.
سپهبد ز کوه اندرآمد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (فرانسوی، اِ) نام ماه پنجم از سال
فرنگیان. (ناظم الاطباء). ماه معادل ثلث دوم
و سوم اردیبهشت و ثلث اول خرداد.
- جشن اول ماه مه؛ (برابر یازدهم
اردی بهشت) جشنی است ...
فرنگیان. (ناظم الاطباء). ماه معادل ثلث دوم
و سوم اردیبهشت و ثلث اول خرداد.
- جشن اول ماه مه؛ (برابر یازدهم
اردی بهشت) جشنی است ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~. ) [ په . ] 1 - حرف نفی به معنای «نه ». 2 - نشانة دعای منفی که قدما به کار
می بردند.
می بردند.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~. ) (اِ.) بخاری است که گاهی در هوای مرطوب تولید می شود و در فضا پراکنده می
گردد.
گردد.