مونس
The entry is a dictionary list for the word مونس
مونس Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (از ع، ص) انس دهنده.
|| انس گرفته. خوگاره. خوگر. (ناظم
الاطباء). همراز. (مهذب الاسماء). انیس.
مأنوس. همنفس. رفیق. اَنِس. (یادداشت
مؤلف). همدم. (غیاث) (آنندراج). آرام دهنده.
(آنندراج) (غیاث) (دهار). شادکننده.
(دهار):
می بر کف من نه که ...
|| انس گرفته. خوگاره. خوگر. (ناظم
الاطباء). همراز. (مهذب الاسماء). انیس.
مأنوس. همنفس. رفیق. اَنِس. (یادداشت
مؤلف). همدم. (غیاث) (آنندراج). آرام دهنده.
(آنندراج) (غیاث) (دهار). شادکننده.
(دهار):
می بر کف من نه که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) دهی است از دهستان
باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در
۳۴هزارگزی جنوب اهواز با ۴۰۰ تن سکنه.
آب آن از چاه و راه آن ماشین رو است.
ساکنان از طایفهٔ هوشیمه هستند. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ...
باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در
۳۴هزارگزی جنوب اهواز با ۴۰۰ تن سکنه.
آب آن از چاه و راه آن ماشین رو است.
ساکنان از طایفهٔ هوشیمه هستند. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ نِ ] (اِخ) مونس الاستاد، مونس
خادم، مونس المظفر، امیرالامرای دربار
عباسیان معاصر مقتدر باللََّه و القاهر باللََّه بود و
القاهر باللََّه به کمک او و ابویعقوب اسحاق
نوبختی به خلافت نشست و به دست خود
قاهر به قتل رسید. مونس ...
خادم، مونس المظفر، امیرالامرای دربار
عباسیان معاصر مقتدر باللََّه و القاهر باللََّه بود و
القاهر باللََّه به کمک او و ابویعقوب اسحاق
نوبختی به خلافت نشست و به دست خود
قاهر به قتل رسید. مونس ...