منی
The entry is a dictionary list for the word منی
منی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نْ یْ ] (ع مص) تقدیر کردن. (تاج
المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (ترجمان
جرجانی): مناه اللََّه منیاً؛ تقدیر کرد او را.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یقال: منی
اللََّه لک الخیر و ماتدری ما یمنی لک المانی.
(اقرب ...
المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (ترجمان
جرجانی): مناه اللََّه منیاً؛ تقدیر کرد او را.
(منتهی الارب) (از اقرب الموارد). یقال: منی
اللََّه لک الخیر و ماتدری ما یمنی لک المانی.
(اقرب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نا ] (ع اِ) جِ منیة. آرزوها. (از منتهی
الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد):
خواب دیدم خواجه معطی المنی
واحد کالالف از امر خدا.
مولوی.
رجوع به مُنیَة و مِنیَة شود.
الارب) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد):
خواب دیدم خواجه معطی المنی
واحد کالالف از امر خدا.
مولوی.
رجوع به مُنیَة و مِنیَة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نْ یْ ] (ع مص) منیت به منیاً؛ آزموده
شدم به چیزی. (از منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء).
شدم به چیزی. (از منتهی الارب) (از ناظم
الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ نا ] (ع اِ) مرگ. (آنندراج) (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| تقدیر خدای تعالی. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). || اندازه. (آنندراج) (منتهی
الارب) (ناظم ...
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
|| تقدیر خدای تعالی. (منتهی الارب)
(آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب
الموارد). || اندازه. (آنندراج) (منتهی
الارب) (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ نا ] (ع اِ) آب مرد و زن. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مدخل بعد
شود.
الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به مدخل بعد
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ / مَ نی ی ] (ع اِ) در عربی به معنی
آب پشت. (غیاث) (آنندراج). آب مرد و زن.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، مُنیّ. (ناظم
الاطباء). آب مرد و زن. و قیل هو فعیل به
معنی ...
آب پشت. (غیاث) (آنندراج). آب مرد و زن.
(منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ج، مُنیّ. (ناظم
الاطباء). آب مرد و زن. و قیل هو فعیل به
معنی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (حامص) در فارسی تکبر و
خودبینی. مرکب از «من» و «یاء» مصدری.
(غیاث) (آنندراج). تکبر و غرور و فخریه و
لاف زنی و خودپرستی و خودبینی و ستایش
از خود. (ناظم الاطباء). عجب. تکبر.
استکبار. برترمنشی. بزرگ منشی. کبر و
غرور. ...
خودبینی. مرکب از «من» و «یاء» مصدری.
(غیاث) (آنندراج). تکبر و غرور و فخریه و
لاف زنی و خودپرستی و خودبینی و ستایش
از خود. (ناظم الاطباء). عجب. تکبر.
استکبار. برترمنشی. بزرگ منشی. کبر و
غرور. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ نا ] (اِخ) بازاری است در مکهٔ معظمه
که محل قربانی است . (غیاث) (آنندراج).
دهی است به مکه که قربان در آنجای کنند.
(منتهی الارب). موضعی است به مکه. (اقرب
الموارد). نام جایی است در وادی که حجاج ...
که محل قربانی است . (غیاث) (آنندراج).
دهی است به مکه که قربان در آنجای کنند.
(منتهی الارب). موضعی است به مکه. (اقرب
الموارد). نام جایی است در وادی که حجاج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نْ یْ / مُ نی ی ] (ع اِ) جِ مَنیّ. (ناظم
الاطباء) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به منی
(آب مرد و زن) شود.
الاطباء) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به منی
(آب مرد و زن) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ / مُ نی ی ] (ع اِ) جِ مَنا. (ناظم
الاطباء). رجوع به منا(پیمانه) شود.
الاطباء). رجوع به منا(پیمانه) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مَ یّ) [ ع . ] (اِ.) مایع جنسی معمولاً بارورساز در جاندار بالغ نر، اسپرم .