منوط
The entry is a dictionary list for the word منوط
منوط Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) (از «ن و ط») آویخته.
یقال هذا منوط به. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). وابسته و به چیزی درآویخته شده.
(غیاث) (آنندراج). موقوف و متعلق و بسته و
وابسته و پیوسته و مربوط. (ناظم
الاطباء): ...
یقال هذا منوط به. (منتهی الارب) (از اقرب
الموارد). وابسته و به چیزی درآویخته شده.
(غیاث) (آنندراج). موقوف و متعلق و بسته و
وابسته و پیوسته و مربوط. (ناظم
الاطباء): ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَنوطٌ
[ma'nuːtʼ]
adj
مُتَعَلِّقٌ m dépendant
◊
المَشْروعُ مَنوطٌ بِقَرارِ الحُكومَةِ — Le projet dépend de la décision du gouvernement.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَنُوط (بِـ): مَعْهُودٌ إلى، مُفَوّض، مُخَوّل، مُكَلّف
entrusted (with), charged (with), commissioned (to do), in charge (of); entrusted (to), committed (to)
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
منُوط (بِـ): مُعَلّق، مَشْرُوط
dependent (on), depending (on), conditional (on), contingent (on)