منسم
The entry is a dictionary list for the word منسم
منسم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ سِ ] (اِ) رستنیی است که ثمر آن
را حب المنسم خوانند و در عطریات به کار
برند. (برهان) (آنندراج). نام رستنیی است که
در عطریات به کار برند. (ناظم الاطباء).
رجوع به حب المنسم شود.
را حب المنسم خوانند و در عطریات به کار
برند. (برهان) (آنندراج). نام رستنیی است که
در عطریات به کار برند. (ناظم الاطباء).
رجوع به حب المنسم شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ سِ ] (ع اِ) ناخن شتر. (دهار). سپل
شتر و سپل شترمرغ. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). خف شتر. ج،
مناسم. (یادداشت مرحوم دهخدا) (از اقرب
الموارد). || نشان. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). علامت و ...
شتر و سپل شترمرغ. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). خف شتر. ج،
مناسم. (یادداشت مرحوم دهخدا) (از اقرب
الموارد). || نشان. (منتهی الارب)
(آنندراج) (ناظم الاطباء). علامت و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نَ سْ سِ ] (ع ص) زنده کنندهٔ مردم.
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
زندگی بخش و حیات بخش و جان دهنده و
برانگیزانندهٔ حیات. (ناظم الاطباء).
(منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد).
زندگی بخش و حیات بخش و جان دهنده و
برانگیزانندهٔ حیات. (ناظم الاطباء).