مندب
The entry is a dictionary list for the word مندب
مندب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ دَ ] (ع اِ) محل گریه و ندبه. (ناظم
الاطباء). || ندبه بر میت. ج، منادب. (از
اقرب الموارد).
الاطباء). || ندبه بر میت. ج، منادب. (از
اقرب الموارد).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دِ ] (ع ص) خود را در خطر
افکننده. (آنندراج). آنکه خود را در خطر
می اندازد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
(از اقرب الموارد). || زخم که نشان آن
سخت کنده شود. (آنندراج) (از منتهی ...
افکننده. (آنندراج). آنکه خود را در خطر
می اندازد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب)
(از اقرب الموارد). || زخم که نشان آن
سخت کنده شود. (آنندراج) (از منتهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ دَ ] (اِخ) ساحلی است مقابل زبید
به یمن و آن کوه مشرفی است. (از معجم
البلدان). رجوع به معجم البلدان و باب المندب
شود.
به یمن و آن کوه مشرفی است. (از معجم
البلدان). رجوع به معجم البلدان و باب المندب
شود.