منجز
The entry is a dictionary list for the word منجز
منجز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جِ ] (ع ص) وفاکنندهٔ وعده و
رواکنندهٔ حاجت. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(از منتهی الارب) (از اقرب الموارد):
همه امرش به کام دل روان باد
همه آهنگ او را دهر منجز.منجیک.
|| چست و چالاک. (ناظم ...
رواکنندهٔ حاجت. (ناظم الاطباء) (آنندراج)
(از منتهی الارب) (از اقرب الموارد):
همه امرش به کام دل روان باد
همه آهنگ او را دهر منجز.منجیک.
|| چست و چالاک. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ نَ جْ جَ ] (ع ص) حاجت رواشده.
برآورده شده. وفاشده. || قطعی. مسلم.
رجوع به مدخل بعد شود.
- عقد منجز. رجوع به ذیل عقد شود.
برآورده شده. وفاشده. || قطعی. مسلم.
رجوع به مدخل بعد شود.
- عقد منجز. رجوع به ذیل عقد شود.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْجَز: مَقْضِيّ
carried out, executed, accomplished, achieved, realized, finalized, completed, consummated, concluded; performed, done, fulfilled, discharged
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْجَز: تامّ
full, total, whole, entire, complete, consummate, perfect; absolute, unqualified, outright
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُنْجِز: مَنْ يُنْجِز
executor, executant, accomplisher, achiever, realizer, consummator