مناص
The entry is a dictionary list for the word مناص
مناص Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع مص) بگریختن. (تاج
المصادر بیهقی). گریختن. (ترجمان القرآن)
(غیاث) (آنندراج). گریختن و دور شدن از
چیزی و جدا گردیدن و در اساس گوید:
گریختن و نجات یافتن. نَوص. مَنیص. (از
اقرب الموارد). گریختن: قال
اللََّه تعالی : {/Bوَ ...
المصادر بیهقی). گریختن. (ترجمان القرآن)
(غیاث) (آنندراج). گریختن و دور شدن از
چیزی و جدا گردیدن و در اساس گوید:
گریختن و نجات یافتن. نَوص. مَنیص. (از
اقرب الموارد). گریختن: قال
اللََّه تعالی : {/Bوَ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ناص ص ] (ع اِ) جِ مِنَصَّه. تختهای
عروسان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
(از اقرب الموارد). رجوع به منصه شود.
عروسان. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
(از اقرب الموارد). رجوع به منصه شود.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَنَاص: مَفَرّ
avoidance; escape, flight, getaway, way out; alternative
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
مَنَاصٌ
= مَنِيصٌ
уклонение, избежание; لا مناص منه неизбежный; . . . لم يجد مناصا من он не мог избежать. . .