مقند
The entry is a dictionary list for the word مقند
مقند Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ قَ نْ نَ ] (ع ص) سویق مقند؛ پِسْتِ
قند آمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). مقنود. قندزده.
قندریخته. قندآمیز. که قند در آن کرده باشند.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
قند آمیخته. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء) (از اقرب الموارد). مقنود. قندزده.
قندریخته. قندآمیز. که قند در آن کرده باشند.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).