مقنی
The entry is a dictionary list for the word مقنی
مقنی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ قَ نْ نی ] (ع ص، اِ) کاریزگر.
(دهار). کاریزکننده. (غیاث). این کلمه اشتغال
به ساختن قنات را می رساند. (ازانساب
سمعانی). دانای مواضع آب در زمین و کنندهٔ
کاریز. (ناظم الاطباء). کاریزکنه. کاریزکن.
کان کن. کن کن. چاه ...
(دهار). کاریزکننده. (غیاث). این کلمه اشتغال
به ساختن قنات را می رساند. (ازانساب
سمعانی). دانای مواضع آب در زمین و کنندهٔ
کاریز. (ناظم الاطباء). کاریزکنه. کاریزکن.
کان کن. کن کن. چاه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) صاحب نیزه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).