مغلی
The entry is a dictionary list for the word مغلی
مغلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ لا ] (ع ص) جوشیده. (مهذب
الاسماء). جوشیده شده. (ناظم الاطباء).
جوشانیده: الماء المغلی؛ آب جوش.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
الاسماء). جوشیده شده. (ناظم الاطباء).
جوشانیده: الماء المغلی؛ آب جوش.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) جوشاننده. (ناظم
الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
و رجوع به اغلاء شود. || گران کنندهٔ نرخ.
|| گران خرندهٔ چیزی. (آنندراج) (از منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). ...
الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد).
و رجوع به اغلاء شود. || گران کنندهٔ نرخ.
|| گران خرندهٔ چیزی. (آنندراج) (از منتهی
الارب) (از اقرب الموارد). ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ غُ ] (ص نسبی) منسوب به مغل و
زبان مردم مغلستان. (ناظم الاطباء). و رجوع
به مغل و مغول شود. || مردم دلیر و بی باک
و خونریز و ظالم و سنگدل و هولناک. ...
زبان مردم مغلستان. (ناظم الاطباء). و رجوع
به مغل و مغول شود. || مردم دلیر و بی باک
و خونریز و ظالم و سنگدل و هولناک. ...