معیب
The entry is a dictionary list for the word معیب
معیب Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) عیب ناک. (منتهی الارب)
(آنندراج). عیب ناک و معیوب. (ناظم الاطباء)
(از اقرب الموارد). آهومند. دارای عیب.
مُعَیِّب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
زرّ سرخ ار شد پشیمانی سپید آتش گرفت
چون توان گفتن که مغشوش ...
(آنندراج). عیب ناک و معیوب. (ناظم الاطباء)
(از اقرب الموارد). آهومند. دارای عیب.
مُعَیِّب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
زرّ سرخ ار شد پشیمانی سپید آتش گرفت
چون توان گفتن که مغشوش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ عَ یْ یَ ] (ع ص) معیوب.
عیب ناک. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا):
چو آبی به یک جا مهیا شود
شود حوضه و آنگه به دریا شود
معیب بود تا بود در مغاک
...
عیب ناک. (یادداشت به خط مرحوم
دهخدا):
چو آبی به یک جا مهیا شود
شود حوضه و آنگه به دریا شود
معیب بود تا بود در مغاک
...