مصون
The entry is a dictionary list for the word مصون
مصون Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
mahfuz
Arapça - Türkçe sözlük
مَصُون
mahfuz
Anlamı: saklanmış, korumuş
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) مصوون. محفوظ.
نگاهداشته. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
نگاهداشته‌شده و محفوظ. (از غياث)
(ناظم‌الاطباء) (آنندراج). نگهداشته.
(مهذب‌الاسماء) (دهار). ايمن. مأمون.
محروس. دورداشته از تعرض: عرضی
مصون؛ عرضی دور از تعرض. مقابل عرض
مبتذل. (يادداشت مؤلف): آورده‌اند که در
آبگيری از راه دور ...
نگاهداشته. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء).
نگاهداشته‌شده و محفوظ. (از غياث)
(ناظم‌الاطباء) (آنندراج). نگهداشته.
(مهذب‌الاسماء) (دهار). ايمن. مأمون.
محروس. دورداشته از تعرض: عرضی
مصون؛ عرضی دور از تعرض. مقابل عرض
مبتذل. (يادداشت مؤلف): آورده‌اند که در
آبگيری از راه دور ...
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَصونٌ
[ma'sʼuːn]
adj
مَحْفوظٌ m protégé
◊
الجامِعَةُ حَرَمٌ مَصونٌ — L'université est un lieu protégé.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَصُون: مَحْفُوظ
preserved, conserved, (well-) kept, (well-) guarded, (well-) protected, safeguarded, sheltered, shielded, defended, vindicated, secure(d); sustained, kept up; maintained; serviced