مشاق
The entry is a dictionary list for the word مشاق
مشاق Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَشْ شا ] (ع ص) بسيار مشق
کاریکننده. (غياث) (آنندراج). مأخوذ از
عربی مشخکننده و کاریکننده. (ناظم
الاطباء). || آن که مشق خط ميدهد و تعليم
خط ميکند. (از ناظم الاطباء). آن که خط
آموزد. معلم خط. خوشنويس که مشق خط
دهد. خطآموز. ...
کاریکننده. (غياث) (آنندراج). مأخوذ از
عربی مشخکننده و کاریکننده. (ناظم
الاطباء). || آن که مشق خط ميدهد و تعليم
خط ميکند. (از ناظم الاطباء). آن که خط
آموزد. معلم خط. خوشنويس که مشق خط
دهد. خطآموز. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ شاقق ] (ع اِ) سختيها. جِ مشقه.
(غياث) (آنندراج) (ناظم الاطباء): جوان
را عذار ارغوانی در تحمل مشاق فراق
زعفرانی شد. (سندبادنامه ص188).
(غياث) (آنندراج) (ناظم الاطباء): جوان
را عذار ارغوانی در تحمل مشاق فراق
زعفرانی شد. (سندبادنامه ص188).