مسی
The entry is a dictionary list for the word مسی
مسی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَسْیْ ] (ع مص) بيرون آوردن نطفه
از زهدان ناقه و پاک کردن رحم را. (از منتهی
الارب) (آنندراج). خارج ساختن نطفه از
رحم و فرزند از شکم. (تاج المصادر بيهقی).
|| لاغر گردانيدن شتران را. (از منتهی
الارب) (آنندراج). || ...
از زهدان ناقه و پاک کردن رحم را. (از منتهی
الارب) (آنندراج). خارج ساختن نطفه از
رحم و فرزند از شکم. (تاج المصادر بيهقی).
|| لاغر گردانيدن شتران را. (از منتهی
الارب) (آنندراج). || ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِسْیْ / مُ ] (ع اِ) شبانگاه. (منتهی
الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (مهذب
الاسماء).
الارب) (ناظم الاطباء) (دهار) (مهذب
الاسماء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ ] (اِ) به هندی کاکنج است و در بعضی
بلاد اطريلال را به اين اسم خوانند. (تحفهٔ
حکيم مؤمن).
بلاد اطريلال را به اين اسم خوانند. (تحفهٔ
حکيم مؤمن).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِ ] (ص نسبی) منسوب به مس. از
جنس مس. ساختهشده از مس. || گونهای
رنگ سرخ مانند رنگ مس. به رنگ مس.
مسیرنگ. || مسفروش. مسگر. || يک
قسم سَنونی معمول هندوستان که رنگ ميکند
دندانها را. (ناظم الاطباء).
جنس مس. ساختهشده از مس. || گونهای
رنگ سرخ مانند رنگ مس. به رنگ مس.
مسیرنگ. || مسفروش. مسگر. || يک
قسم سَنونی معمول هندوستان که رنگ ميکند
دندانها را. (ناظم الاطباء).