مسعود
The entry is a dictionary list for the word مسعود
مسعود Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
acısız; ağrısız; bahtiyar; bahtlı; gamsız; gailesiz; hoşnut; kedersiz; keyifli; kıvançlı; memnun; mesut; mutlu; neşeli; sevinçli; şen; üzüntüsüz; zevkli
Arapça - Türkçe sözlük
مَسْعُود
1. acısız
Anlamı: üzüntü, sıkıntı olmayan, kedersiz
2. memnun
Anlamı: sevinç duyan, kıvançlı, mutlu
3. zevkli
Anlamı: beğenilen hoşa giden
4. kedersiz
Anlamı: acısız, üzüntüsüz
5. mesut
Anlamı: mutlu, sevinçli, ongun
6. gailesiz
Anlamı: gailesi olmayan, dertsiz, dinç
7. kıvançlı
Anlamı: sevinç duyan
8. bahtlı
Anlamı: mutlu, talihli
9. gamsız
Anlamı: üzüntüsü olmayan
10. üzüntüsüz
Anlamı: sıkıntısız, acısız, üzüntüsü olmayan kimse
11. hoşnut
Anlamı: bir davranış, bir durum veya bir kimseden memnun olan
12. mutlu
Anlamı: ongun, mesut
13. keyifli
Anlamı: keyfi yerinde, neşeli
14. ağrısız
Anlamı: ağrısı olmayan, acısız
15. neşeli
Anlamı: sevinçli, şen
16. sevinçli
Anlamı: sevinci olan
17. şen
Anlamı: sevinçli, neşeli
18. bahtiyar
Anlamı: mutlu, mesut
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) ضد شقی. نیکبخت شده
و نیکبخت (و آن از فعل سُعِد و نیز أسعد
می تواند باشد). ج، مَساعید. (از اقرب
الموارد). میمون و مبارک. (آنندراج).
نیک بخت. (دهار). سعادتمند. خجسته.
فیروز. فرخنده. نیک اختر. نکواختر. ...
و نیکبخت (و آن از فعل سُعِد و نیز أسعد
می تواند باشد). ج، مَساعید. (از اقرب
الموارد). میمون و مبارک. (آنندراج).
نیک بخت. (دهار). سعادتمند. خجسته.
فیروز. فرخنده. نیک اختر. نکواختر. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن ابی بکربن حسین بن
جعفر الفراهی، مکنی به ابونصر. از مردم فراه.
صاحب نصاب الصبیان و معاصر امام
شرف الدین محمدبن محمد الفراهی است.
بعضی نام او را محمود گفته اند. به سال ۶۱۷
هـ .ق. جامع ...
جعفر الفراهی، مکنی به ابونصر. از مردم فراه.
صاحب نصاب الصبیان و معاصر امام
شرف الدین محمدبن محمد الفراهی است.
بعضی نام او را محمود گفته اند. به سال ۶۱۷
هـ .ق. جامع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن اسماعیل بن ابی علی بن
مسعودبن علی بن موسی سلماسی، مکنی به
ابوالفتح. فقیه و ادیب و شاعر قرن هفتم
هجری و منسوب به سلماس از شهرهای
آذربایجان. وی به سال ۶۲۹ هـ .ق. ...
مسعودبن علی بن موسی سلماسی، مکنی به
ابوالفتح. فقیه و ادیب و شاعر قرن هفتم
هجری و منسوب به سلماس از شهرهای
آذربایجان. وی به سال ۶۲۹ هـ .ق. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن حارثهٔ شیبانی. از
شجاعان عرب در عصر جاهلی و در صدر
اسلام. او در ایام خلیفهٔ اول ساکن حیره در
عراق گشت سپس به بابل منتقل شد و به سال
۱۳ هـ .ق. در واقعهٔ بویب (نزدیکی ...
شجاعان عرب در عصر جاهلی و در صدر
اسلام. او در ایام خلیفهٔ اول ساکن حیره در
عراق گشت سپس به بابل منتقل شد و به سال
۱۳ هـ .ق. در واقعهٔ بویب (نزدیکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن حسن قراخان، ملقب به
رکن الدین و مشهور به قلج طمغاج خان، از
ملوک افراسیابیه یا خانیه، ممدوح سوزنی
شاعر. وی ظاهراً تا حدود سال ۵۶۲ یا ۵۶۹
هـ .ق. زنده بوده است :
مر او ...
رکن الدین و مشهور به قلج طمغاج خان، از
ملوک افراسیابیه یا خانیه، ممدوح سوزنی
شاعر. وی ظاهراً تا حدود سال ۵۶۲ یا ۵۶۹
هـ .ق. زنده بوده است :
مر او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن سعد سلمان. شاعر قرن
پنجم و ششم هجری. رجوع به مسعودسعد
شود.
پنجم و ششم هجری. رجوع به مسعودسعد
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن سعد شالی کوب، ملقب
به حمیدالدین. رجوع به حمیدالدین
(مسعود...) و شالی کوب شود.
به حمیدالدین. رجوع به حمیدالدین
(مسعود...) و شالی کوب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن عزالدین حسین، ملقب
به فخرالدین و ملک الجبال. اولین پادشاه از
ملوک غوریهٔ بامیان. او برادر سلطان
علاءالدین غوری و عم سلطان غیاث الدین و
هم عم معزالدین (شهاب الدین) غوری است و
پدر حسام الدین علی، ...
به فخرالدین و ملک الجبال. اولین پادشاه از
ملوک غوریهٔ بامیان. او برادر سلطان
علاءالدین غوری و عم سلطان غیاث الدین و
هم عم معزالدین (شهاب الدین) غوری است و
پدر حسام الدین علی، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن علی بن احمدبن عباس
صوانی بیهقی، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به
فخرالزمان. ادیب و مفسر و شاعر قرن ششم
هجری و متوفی به سال ۵۴۴ هـ .ق. او راست:
تفسیر القرآن. شرح الحماسة. صیقل ...
صوانی بیهقی، مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به
فخرالزمان. ادیب و مفسر و شاعر قرن ششم
هجری و متوفی به سال ۵۴۴ هـ .ق. او راست:
تفسیر القرآن. شرح الحماسة. صیقل ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن علی هروی، ملقب به
نظام الملک و شمس الدین. وزیر سلطان تکش
خوارزمشاه. رجوع به نظام الملک (مسعود..)
شود.
نظام الملک و شمس الدین. وزیر سلطان تکش
خوارزمشاه. رجوع به نظام الملک (مسعود..)
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن عمربن عبداللََّه تفتازانی.
رجوع به تفتازانی و الاعلام زرکلی ج ۸ ص
۱۱۳ شود.
رجوع به تفتازانی و الاعلام زرکلی ج ۸ ص
۱۱۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن فضل اللََّه. از امرای
سربداری. رجوع به مسعود سربداری شود.
سربداری. رجوع به مسعود سربداری شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن کیقباد ثالث. از
سلجوقیان روم. رجوع به غیاث الدین
(مسعود...) شود.
سلجوقیان روم. رجوع به غیاث الدین
(مسعود...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن کیکاوس بن کیخسرو.
از سلاجقهٔ روم. رجوع به غیاث الدین
(مسعود...) شود.
از سلاجقهٔ روم. رجوع به غیاث الدین
(مسعود...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن محمد (یا ابراهیم بن
محمد)بن سهل کرمانی، مکنی به ابومحمد و
ملقب به قوام الدین. ادیب و فقیه حنفی قرن
هفتم و هشتم هجری. وی به سال ۶۶۴ هـ .ق.
متولد شد و نخست در دمشق ...
محمد)بن سهل کرمانی، مکنی به ابومحمد و
ملقب به قوام الدین. ادیب و فقیه حنفی قرن
هفتم و هشتم هجری. وی به سال ۶۶۴ هـ .ق.
متولد شد و نخست در دمشق ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن محمدبن مسعود
نیشابوری، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به
قطب الدین. فقیه قرن ششم هجری، متولد
۵۰۵ هـ .ق. و متوفی به سال ۵۷۸ هـ .ق. رجوع
به ابوالمعالی (قطب الدین...) و الاعلام زرکلی
ج ۸ ...
نیشابوری، مکنی به ابوالمعالی و ملقب به
قطب الدین. فقیه قرن ششم هجری، متولد
۵۰۵ هـ .ق. و متوفی به سال ۵۷۸ هـ .ق. رجوع
به ابوالمعالی (قطب الدین...) و الاعلام زرکلی
ج ۸ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن محمد امامزاده، ملقب
به رکن الدین. استاد محمد عوفی صاحب
جوامع الحکایات. رجوع به رکن الدین
(مسعود...) شود.
به رکن الدین. استاد محمد عوفی صاحب
جوامع الحکایات. رجوع به رکن الدین
(مسعود...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن محمد بخاری، مکنی به
ابوالیمن و متوفی به سال ۴۶۱ هـ .ق. او راست:
مختصر تاریخ بغداد. (از کشف الظنون).
ابوالیمن و متوفی به سال ۴۶۱ هـ .ق. او راست:
مختصر تاریخ بغداد. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن محمودبن سبکتکین
غزنوی. رجوع به مسعود غزنوی (ابن
محمود) شود:
شاهنشه زمانه ملک زاده بوسعید
مسعود باسعادت و سلطان
راستین.فرخی.
غزنوی. رجوع به مسعود غزنوی (ابن
محمود) شود:
شاهنشه زمانه ملک زاده بوسعید
مسعود باسعادت و سلطان
راستین.فرخی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن معزالدین محمود. از
سلسلهٔ آق سنقر (دسته ای از اتابکان الجزیره).
وی از ۶۴۸ تا ۶۹۹ هـ .ق. حکومت کرده
است.
سلسلهٔ آق سنقر (دسته ای از اتابکان الجزیره).
وی از ۶۴۸ تا ۶۹۹ هـ .ق. حکومت کرده
است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن مودود (قطب الدین) بن
عمادالدین زنگی بن آق سنقر، مکنی به
ابوالفتح و ابوالمظفر و ملقب به عزالدین.
صاحب موصل و سنجار در عهد صلاح الدین
ایوبی. تولد و پرورش او در موصل بود. و
رجوع ...
عمادالدین زنگی بن آق سنقر، مکنی به
ابوالفتح و ابوالمظفر و ملقب به عزالدین.
صاحب موصل و سنجار در عهد صلاح الدین
ایوبی. تولد و پرورش او در موصل بود. و
رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن ناصربن ابی زید
عبداللََّه بن احمد سجزی، مکنی به ابوسعید.
محدث و از اهالی سیستان بود و به سال ۴۷۷
هـ .ق. در نیشابور درگذشت. (از الاعلام
زرکلی ج ۸ ص ۱۱۷).
عبداللََّه بن احمد سجزی، مکنی به ابوسعید.
محدث و از اهالی سیستان بود و به سال ۴۷۷
هـ .ق. در نیشابور درگذشت. (از الاعلام
زرکلی ج ۸ ص ۱۱۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) ابن وهسودان، مکنی به
ابومنصور و ملقب به ناصرالدین. از امرای
وهسودانیان یا روادیان، ممدوح قطران.
رجوع به روادیان شود.
ابومنصور و ملقب به ناصرالدین. از امرای
وهسودانیان یا روادیان، ممدوح قطران.
رجوع به روادیان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِخ) (الملک الـ ...) شهرت
ابوالقاسم بن اسماعیل بن احمدبن اسماعیل. از
ملوک بنی رسول در یمن. وی به سال ۸۳۳
هـ .ق. متولد شد و در سن سیزده سالگی در
زبید به ولایت منصوب گشت و به سال ...
ابوالقاسم بن اسماعیل بن احمدبن اسماعیل. از
ملوک بنی رسول در یمن. وی به سال ۸۳۳
هـ .ق. متولد شد و در سن سیزده سالگی در
زبید به ولایت منصوب گشت و به سال ...