مستظهر
The entry is a dictionary list for the word مستظهر
مستظهر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ هِ ] (ع ص) نعت فاعلی از
استظهار. یاری خواهنده. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). کسی که اعانت می طلبد و
دستگیری می خواهد. (ناظم الاطباء). رجوع
به استظهار شود.
استظهار. یاری خواهنده. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد). کسی که اعانت می طلبد و
دستگیری می خواهد. (ناظم الاطباء). رجوع
به استظهار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ هَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
استظهار. تکیه کرده بر یاری کسی. پشت گرم.
رجوع به استظهار شود: اما قومی مستظهر
باید که رود به مردم و آلت و عدت... (تاریخ
بیهقی ص ۲۶۶).
به فخر و ...
استظهار. تکیه کرده بر یاری کسی. پشت گرم.
رجوع به استظهار شود: اما قومی مستظهر
باید که رود به مردم و آلت و عدت... (تاریخ
بیهقی ص ۲۶۶).
به فخر و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ هِ ] (اِخ) (الـ ...) دومین تن از
ملوک بنی برزال در قرمونهٔ اندلس. رجوع به
عزیز (ابن محمدبن عبداللََّه...) شود.
ملوک بنی برزال در قرمونهٔ اندلس. رجوع به
عزیز (ابن محمدبن عبداللََّه...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ تَ هَ) [ ع . ] (اِ مف .) آن که به کسی یا چیزی پشت گرمی پیدا کرده .
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُسْتَظْهَر: مَحْفُوظٌ غَيْباً
memorized, learned by heart, committed to memory, conned; known by heart
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُسْتَظْهِر: حافِظٌ غَيْباً
memorizer, one who learns by heart; one who knows by heart