مزاد
The entry is a dictionary list for the word مزاد
مزاد Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (اِ) نوعی از بازی باشد. و آن چنان
است که دو کس در برابر همدیگر خم شده
بایستند و سر بر سر هم نهند و سر ریسمانی
بردست گیرند و یک سر دیگر آن ریسمان را
شخصی ...
است که دو کس در برابر همدیگر خم شده
بایستند و سر بر سر هم نهند و سر ریسمانی
بردست گیرند و یک سر دیگر آن ریسمان را
شخصی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع مص) زیاده کردن چیزی باشد
مثل آن که قیمت آن چیز به ده دینار رسیده
باشد دیگری به دوازده دینار برساند و
همچنین. (از آنندراج) (برهان). افزون کردگی
قیمت چیزی. (ناظم الاطباء). زیاد کردن
قیمت چیزی ...
مثل آن که قیمت آن چیز به ده دینار رسیده
باشد دیگری به دوازده دینار برساند و
همچنین. (از آنندراج) (برهان). افزون کردگی
قیمت چیزی. (ناظم الاطباء). زیاد کردن
قیمت چیزی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع اِ) جِ مزادة. (منتهی الارب)
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به
مزادة شود. || توشه دان. (آنندراج).
(اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به
مزادة شود. || توشه دان. (آنندراج).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) زیاده کرده شده. (غیاث).
افزون شده. (ناظم الاطباء).
- مزاد کردن متاع؛ بالاکردن نرخ متاع :
متاع درد تو را آنچنان مزاد کنم
که هیچکس نکند جرأت خریداری.
ملاطغرا (از آنندراج).
افزون شده. (ناظم الاطباء).
- مزاد کردن متاع؛ بالاکردن نرخ متاع :
متاع درد تو را آنچنان مزاد کنم
که هیچکس نکند جرأت خریداری.
ملاطغرا (از آنندراج).
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مَزادٌ
[ma'zaːd]
n m
بَيْعٌ عَن طَريقِ عَرْضِ البِضاعَةِ والاسْعارِ f enchère
◊
مَزادٌ عَلَنِيٌّ — une vente aux enchères
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مَزَاد (عَلَنِيّ), بَيْعٌ بِالمَزَاد (العَلَنِيّ)
auction, public sale, public auction, vendue, sale by auction
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
I
مَزَادٌ
= زَوَّادَةٌ
дорожная провизия, провиант
II
مَزَادٌ
мн. اتٌ
продажа с аукциона, аукцион; علنىّ مزاد публичный аукцион; مزاد بيع بال продажа с аукциона, с молотка; مزاد باع بال продовать с аукциона; مزاد عرض شيئا للـ или مزاد طرح شيئا بال отдать что-л. для продажи с аукциона
* * *
аа=
аукцион