مرخم
The entry is a dictionary list for the word مرخم
مرخم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ خِ ] (ع ص) ماکیان بیضه در زیر
بال گرفته. (منتهی الارب). راخم. مرخمة.
(متن اللغة). نعت فاعلی است از ارخام. رجوع
به ارخام شود.
بال گرفته. (منتهی الارب). راخم. مرخمة.
(متن اللغة). نعت فاعلی است از ارخام. رجوع
به ارخام شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَخْ خَ ] (ع ص) دم بریده. (از
اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترخیم .
رجوع به ترخیم شود. || در دستور زبان،
کلمهٔ مرخم آن است که حرفی یا حروفی از
آخر آن بیندازند و ...
اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترخیم .
رجوع به ترخیم شود. || در دستور زبان،
کلمهٔ مرخم آن است که حرفی یا حروفی از
آخر آن بیندازند و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ رَخْ خِ ] (ع ص) نرم کننده.
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ترخیم.
رجوع به ترخیم شود. || سخن گوی
خوش نما. (ناظم الاطباء). || سنگ تراش.
(ناظم الاطباء). رجوع به معنی ...
(ناظم الاطباء). نعت فاعلی است از ترخیم.
رجوع به ترخیم شود. || سخن گوی
خوش نما. (ناظم الاطباء). || سنگ تراش.
(ناظم الاطباء). رجوع به معنی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ رَ خَّ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - کوتاه شده . 2 - کلمه ای که دنبالة آن بریده شده
باشد.
باشد.