مرجوح
The entry is a dictionary list for the word مرجوح
مرجوح Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) چربیده. مایل گردیده.
(آنندراج). ترجیح داده شده. برتر.
(ناظم الاطباء). رجحان داده. برتری داده شده.
|| مقابل راجح. مردود. نامقبول : سپاه
صادق خان را به سلطنت مرجوح دانسته.
(مجمل التواریخ گلستانه ص ...
(آنندراج). ترجیح داده شده. برتر.
(ناظم الاطباء). رجحان داده. برتری داده شده.
|| مقابل راجح. مردود. نامقبول : سپاه
صادق خان را به سلطنت مرجوح دانسته.
(مجمل التواریخ گلستانه ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) رجحان داده ، برتری داده شده ؛ ج . مرجوحین .