مرتسم
The entry is a dictionary list for the word مرتسم
مرتسم Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ سَ ] (ع ص) امتثال شده .
مطاع. اطاعت شده :
نایب یزدان بحق گرنه توئی پس چراست
حکم تو چون حکم حق نزد بشر مرتسم.
خاقانی.
|| مرسوم. (فرهنگ فارسی معین). متبع.
رجوع به ...
مطاع. اطاعت شده :
نایب یزدان بحق گرنه توئی پس چراست
حکم تو چون حکم حق نزد بشر مرتسم.
خاقانی.
|| مرسوم. (فرهنگ فارسی معین). متبع.
رجوع به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ تَ سِ ] (ع ص) فرمان برنده.
(آنندراج). مطیع و فرمانبردار هر قاعده و
قانونی. (ناظم الاطباء). امتثال کننده. اطاعت
کننده. نعت فاعلی است از ارتسام به معنی
امتثال. || گویندهٔ کلمهٔ تکبیر و اللََّه ...
(آنندراج). مطیع و فرمانبردار هر قاعده و
قانونی. (ناظم الاطباء). امتثال کننده. اطاعت
کننده. نعت فاعلی است از ارتسام به معنی
امتثال. || گویندهٔ کلمهٔ تکبیر و اللََّه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ تَ سَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - منقش . 2 - زردوزی شده . 3 - مرسوم .