مدمج
The entry is a dictionary list for the word مدمج
مدمج Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ مَ ] (ع ص) تیر قمار ناتراشیده و
پیکان نانهاده. (منتهی الارب). قدح من قداح
المیسر؛ قسمی تیر قمار. (متن اللغة) (از
اقرب الموارد). || مسلک هموار.
(منتهی الارب). راه هموار. (ناظم ...
پیکان نانهاده. (منتهی الارب). قدح من قداح
المیسر؛ قسمی تیر قمار. (متن اللغة) (از
اقرب الموارد). || مسلک هموار.
(منتهی الارب). راه هموار. (ناظم ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ دَمْ مَ ] (ع ص) سخت
محکم برآمده در چیزی. (منتهی الارب).
درج شده. (ناظم الاطباء). نعت مفعولی، از
تدمیج. رجوع به تدمیج شود.
محکم برآمده در چیزی. (منتهی الارب).
درج شده. (ناظم الاطباء). نعت مفعولی، از
تدمیج. رجوع به تدمیج شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ مِ ] (ع ص) آنکه می پیچد در
جامه. (ناظم الاطباء). پیچندهٔ چیزی در جامه.
(آنندراج): ادمجه؛ لفه فی ثوب. (متن اللغة).
نعت فاعلی است از ادماج. رجوع به ادماج
شود.
جامه. (ناظم الاطباء). پیچندهٔ چیزی در جامه.
(آنندراج): ادمجه؛ لفه فی ثوب. (متن اللغة).
نعت فاعلی است از ادماج. رجوع به ادماج
شود.
Arapça - Fransızca sözlük Metni çevir
مُدْمَجٌ
['mudmaӡ]
adj
مَضْغوطٌ m compact
◊
قُرْصٌ مُدْمَجٌ — un disque compact, CD