محیل
The entry is a dictionary list for the word محیل
محیل Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ ] (ع ص) حیله گر. (آنندراج).
چاره گر. حیله ور. مکار. افسونگر. گربز.
فریب کار. بافند و فعل. (یادداشت مرحوم
دهخدا): الکسندرخان که مرد محیل
عاقبت اندیش بود صلاح خود ملاحظه نموده
با رومیان مدارا کرد. (عالم ...
چاره گر. حیله ور. مکار. افسونگر. گربز.
فریب کار. بافند و فعل. (یادداشت مرحوم
دهخدا): الکسندرخان که مرد محیل
عاقبت اندیش بود صلاح خود ملاحظه نموده
با رومیان مدارا کرد. (عالم ...