محاص
The entry is a dictionary list for the word محاص
محاص Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
iştirakçi
Arapça - Türkçe sözlük
مُحَاصّ
iştirakçi
Anlamı: ortak olan
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع مص) حَیص. حَیصَة.
حیوص. مَحیص. حیصان. به یک سوی شدن
از چیزی (یا در حق دوستان «حاصوا» گویند
و در حق دشمنان «انهزموا»). (از منتهی
الارب). بگردیدن. (تاج المصادر بیهقی).
حیوص. مَحیص. حیصان. به یک سوی شدن
از چیزی (یا در حق دوستان «حاصوا» گویند
و در حق دشمنان «انهزموا»). (از منتهی
الارب). بگردیدن. (تاج المصادر بیهقی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ حْ حا ] (ع ص) درخشان از برق.
- سراب. - الدویةالمحاص؛ دشت که
درآن بکوشش تمام راه روند. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء).
- سراب. - الدویةالمحاص؛ دشت که
درآن بکوشش تمام راه روند. (منتهی الارب)
(ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ حاص ص ] (ع ص) بهره بهره
کننده چیزی را میان خودشان. (از منتهی
الارب). کسی که بهره میکند چیزی را با
دیگری. - آن که میگیرد حصه و بهرهٔ خود
را. (ناظم الاطباء).
کننده چیزی را میان خودشان. (از منتهی
الارب). کسی که بهره میکند چیزی را با
دیگری. - آن که میگیرد حصه و بهرهٔ خود
را. (ناظم الاطباء).
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مُحَاصّ: مُسَاهِم، شَرِيك
shareholder, stockholder, actionary; partner, copartner