مجوز
The entry is a dictionary list for the word مجوز
مجوز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
lisans, izin belgesi
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جَ وْ وِ ] (ع ص) روادارندهٔ کاری.
(غیاث). روادارنده و رواگردانندهٔ کاری.
(آنندراج). کسی که تجویز می کند روایی و
ناروایی چیزی را و رخصت می دهد کردن و
یا نکردن کاری را. (ناظم الاطباء). روایی
دهنده. روایی بخش. ...
(غیاث). روادارنده و رواگردانندهٔ کاری.
(آنندراج). کسی که تجویز می کند روایی و
ناروایی چیزی را و رخصت می دهد کردن و
یا نکردن کاری را. (ناظم الاطباء). روایی
دهنده. روایی بخش. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جَ وْ وَ ] (ع ص) تجویز کرده شده و
روا داشته شده. (غیاث) (آنندراج). روا و
جایز. - حلال و روا شده. (ناظم الاطباء).
روا داشته شده. (غیاث) (آنندراج). روا و
جایز. - حلال و روا شده. (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ جَ وْ وِ ] (اِخ) حسن بن سهل مجوز
محدث است. (منتهی الارب). حسن بن سهل
به این نسبت اشتهار دارد. (از انساب
سمعانی).
محدث است. (منتهی الارب). حسن بن سهل
به این نسبت اشتهار دارد. (از انساب
سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ جَ وِّ) [ ع . ] (اِفا.) تجویز شده ، روا داشته شده ، اجازه نامه .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(مُ جَ وِّ) [ ع . ] (اِفا.) تجویز شده ، روا داشته شده ، اجازه نامه .
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
مِجْوَز: آلَةٌ مُوسِيقِيّة
double-piped flute, double-piped wind instrument