لرزش
The entry is a dictionary list for the word لرزش
لرزش Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ لَ زِ ] (اِمص) اسم مصدر از لرزیدن
(این قلیل الاستعمال است). لزر. لرزه.
لرزیدن. رعدة. اِرتعاد. رجفة . اهتزاز.
ارتعاش :
ز باریدن برف و باران و سیل
به لرزش درافتاده همچون سهیل.سعدی.
نفاض؛ لرزش تب. (منتهی الارب).
(این قلیل الاستعمال است). لزر. لرزه.
لرزیدن. رعدة. اِرتعاد. رجفة . اهتزاز.
ارتعاش :
ز باریدن برف و باران و سیل
به لرزش درافتاده همچون سهیل.سعدی.
نفاض؛ لرزش تب. (منتهی الارب).
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
chwiać; dreszcz; drganie; drżenie; potrząsać; trząść; wstrząs; wstrząsać