لال
The entry is a dictionary list for the word لال
لال Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
dilsiz
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ص) زبان گرفته. (برهان). بی زبان .
مقابل گویا. که گفتن نتواند. که گفتن نداند.
اَخرَس. گنگ. اَبکم. بکیم. (منتهی
الارب):
روزی به بدش هر که سخن گفت زبانش
هر چند سخن گوی و فصیح است شود لال.
فرخی.
من جز که به ...
مقابل گویا. که گفتن نتواند. که گفتن نداند.
اَخرَس. گنگ. اَبکم. بکیم. (منتهی
الارب):
روزی به بدش هر که سخن گفت زبانش
هر چند سخن گوی و فصیح است شود لال.
فرخی.
من جز که به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام جد پدر احمدبن علی بن احمد
فقیه و جعدی و مازنی و غفاری. (منتهی
الارب).
فقیه و جعدی و مازنی و غفاری. (منتهی
الارب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام قلعتی به طبرستان. (طبقات
ناصری، از تاریخ جهانگشای جوینی حاشیهٔ
ص ۱۹۹ ج ۲).
ناصری، از تاریخ جهانگشای جوینی حاشیهٔ
ص ۱۹۹ ج ۲).