گوهری
The entry is a dictionary list for the word گوهری
گوهری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ / گُو هَ ] (اِخ) (میرزای...) از
گویندگان فارسی زبان بوده است و دیوان شعر
فارسی دارد بنام «الذریعة الرضویة» که علی
اکبر مروج مؤلف (نفایس اللباب) از آن
اشعاری نقل میکند و می گوید: اشعار مزبور از
میرزای گوهری ...
گویندگان فارسی زبان بوده است و دیوان شعر
فارسی دارد بنام «الذریعة الرضویة» که علی
اکبر مروج مؤلف (نفایس اللباب) از آن
اشعاری نقل میکند و می گوید: اشعار مزبور از
میرزای گوهری ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ / گُو هَ ] (ص نسبی) منسوب به
گوهر. از گوهر. چیزی را گویند که از گوهر
ساخته باشند. (برهان قاطع) (بهار عجم)
(فرهنگ نظام) (فرهنگ شعوری) (ناظم
الاطباء) (فرهنگ رشیدی) مرصع. زرنگار.
هرچیز منسوب به گوهر. (فرهنگ نظام): ...
گوهر. از گوهر. چیزی را گویند که از گوهر
ساخته باشند. (برهان قاطع) (بهار عجم)
(فرهنگ نظام) (فرهنگ شعوری) (ناظم
الاطباء) (فرهنگ رشیدی) مرصع. زرنگار.
هرچیز منسوب به گوهر. (فرهنگ نظام): ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
( ~ .) (ص نسب .) 1 - گوهرفروش ، زرگر. 2 - ذاتی ، سرشتی . 3 - اصیل ، پاک نژاد.