گشته
The entry is a dictionary list for the word گشته
گشته Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ تَ / تِ ] (اِ) ساگ سرخ. (الفاظ
الادویه). || سرگین. (الفاظ الادویه).
|| محکم. (شعوری ج ۲ ورق ۳۰۶).
شعوری شاهدی نیز آورده است که با معنی
مناسب نیست.
الادویه). || سرگین. (الفاظ الادویه).
|| محکم. (شعوری ج ۲ ورق ۳۰۶).
شعوری شاهدی نیز آورده است که با معنی
مناسب نیست.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ تَ / تِ ] (ن مف) گردیده. (برهان)
(آنندراج):
جهاندیده ای دیدم از شهر بلخ
ز هر گونه ای گشته بر سرش چرخ.
ابوشکور.
سپهبد چو گفتار ایشان شنید
دل لشکر از تاجور گشته دید.فردوسی.
|| متغیر. تغیریافته از جهت ...
(آنندراج):
جهاندیده ای دیدم از شهر بلخ
ز هر گونه ای گشته بر سرش چرخ.
ابوشکور.
سپهبد چو گفتار ایشان شنید
دل لشکر از تاجور گشته دید.فردوسی.
|| متغیر. تغیریافته از جهت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گَ تَ / تِ ] (اِ) نام خطی است مربوط
به قبل از اسلام و گویند آن بیست وهشت
حرف است که بدان عهود و مواثیق و
اقطاعات می نوشتند و نقش مهرهای
شاهنشاهان پارس و طراز جامه و فرش ...
به قبل از اسلام و گویند آن بیست وهشت
حرف است که بدان عهود و مواثیق و
اقطاعات می نوشتند و نقش مهرهای
شاهنشاهان پارس و طراز جامه و فرش ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ تَ / تِ ] (اِ) مرکبی است از
عطریات که آنرا به تازی غالیهٔ مثلث گویند.
(انجمن آرا). رجوع به گشته سوز شود.
عطریات که آنرا به تازی غالیهٔ مثلث گویند.
(انجمن آرا). رجوع به گشته سوز شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ تَ / تِ ] (ص) گرسنه. (ناظم
الاطباء). مصحف گشنه است که معنی گرسنه
دهد.
الاطباء). مصحف گشنه است که معنی گرسنه
دهد.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(گَ تِ) (ص مف .) 1 - گردیده . 2 - تغییر یافته ، عوض شده . 3 - گردش کرده ، سیر
کرده . گشتی (گَ) (اِ.) پاسبان شب ، پلیس .
کرده . گشتی (گَ) (اِ.) پاسبان شب ، پلیس .