گزیر
The entry is a dictionary list for the word گزیر
گزیر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ] (اِ) ظ. از وی -چریه . مخفف آن
«گزر»، و قیاس شود با گزیردن. (حاشیهٔ
برهان قاطع چ معین). چاره و علاج باشد چه
ناگزیر ناچار و لاعلاج را گویند و افادهٔ
ضرورت هم میکند. ...
«گزر»، و قیاس شود با گزیردن. (حاشیهٔ
برهان قاطع چ معین). چاره و علاج باشد چه
ناگزیر ناچار و لاعلاج را گویند و افادهٔ
ضرورت هم میکند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ ] (اِ) معرب آن «جزیر»، سریانی
گزیرا (حارس، جلاد). (معجمیات عربیه -
سامیه ص ۲۳۲) (حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین). عسس. (برهان). داروغه و روزبان و
در تبریز این معنی مستعمل است :
گزیری به چاهی ...
گزیرا (حارس، جلاد). (معجمیات عربیه -
سامیه ص ۲۳۲) (حاشیهٔ برهان قاطع چ
معین). عسس. (برهان). داروغه و روزبان و
در تبریز این معنی مستعمل است :
گزیری به چاهی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گِ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ
بخش لنگهٔ شهرستان لار واقع در
۲۷۰۰۰گزی شمال باختر لنگه، کنار راه
عمومی لنگه به بندر کنگ. هوای آن گرم و
دارای ۹۵۰ تن سکنه است. آب آن از چاه و
باران تأمین میشود. ...
بخش لنگهٔ شهرستان لار واقع در
۲۷۰۰۰گزی شمال باختر لنگه، کنار راه
عمومی لنگه به بندر کنگ. هوای آن گرم و
دارای ۹۵۰ تن سکنه است. آب آن از چاه و
باران تأمین میشود. ...