گربه
The entry is a dictionary list for the word گربه
گربه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
kedi
Farsça - Türkçe sözlük
kedi
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ بَ / بِ ] (اِ) در پهلوی گوربک .
جانوری است از تیرهٔ گربه از رستهٔ
گوشتخواران که در غالب خانه ها هست.
چنگالها، دندانها و نیش بسیار تیز دارد در هر
آرواره ای دارای شش دندان پیشین، دو نیش
و ...
جانوری است از تیرهٔ گربه از رستهٔ
گوشتخواران که در غالب خانه ها هست.
چنگالها، دندانها و نیش بسیار تیز دارد در هر
آرواره ای دارای شش دندان پیشین، دو نیش
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ بَ ] (اِخ) در چهارفرسخی کمتر
شمال احمدحسین است. (فارسنامهٔ ناصری
ص ۲۸۰).
شمال احمدحسین است. (فارسنامهٔ ناصری
ص ۲۸۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ بَ ] (اِخ) دهی است از دهستان
لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در
۳۴۰۰۰گزی جنوب خاور دیلم و کنار راه
فرعی گناوه به هندیجان و دیلم واقع شده
است. منطقه ای گرمسیر و مالاریائی و دارای
۳۲۶ ...
لیراوی بخش دیلم شهرستان بوشهر که در
۳۴۰۰۰گزی جنوب خاور دیلم و کنار راه
فرعی گناوه به هندیجان و دیلم واقع شده
است. منطقه ای گرمسیر و مالاریائی و دارای
۳۲۶ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(گُ بِ) [ په . ] (اِ.) حیوانی است پستان دار و گوشت خوار از تیرة گربه سانان ،
دارای جثه ای نسبتاً کوچک ، سرِ گرد، سبیل های حساس ، گوش های راست و متحرک و پنجه
ها و دندان هایی تیز. این حیوان به بی صفتی و نمک نشناسی معروف است . ؛ ~را دم حجله
کشتن کنایه از: ترساندن ، زهرچشم گرفتن .
دارای جثه ای نسبتاً کوچک ، سرِ گرد، سبیل های حساس ، گوش های راست و متحرک و پنجه
ها و دندان هایی تیز. این حیوان به بی صفتی و نمک نشناسی معروف است . ؛ ~را دم حجله
کشتن کنایه از: ترساندن ، زهرچشم گرفتن .