گذرگاه
The entry is a dictionary list for the word گذرگاه
گذرگاه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ذَ ] (اِ مرکب) ممر. (دهار).
معبر. جای گذر. جای عبور. راه و جای گذر و
عبور از دریا. (آنندراج). مسیر. منفذ. مجری.
خِیاط. (منتهی الارب):
جایی که گذرگاه دل مجنون است
آنجا دوهزار نیزه بالا خون است.
(منسوب به ...
معبر. جای گذر. جای عبور. راه و جای گذر و
عبور از دریا. (آنندراج). مسیر. منفذ. مجری.
خِیاط. (منتهی الارب):
جایی که گذرگاه دل مجنون است
آنجا دوهزار نیزه بالا خون است.
(منسوب به ...
Farsça - Lehçe sözlük Metni çevir
defilować; kalać; korytarz; pasaż; podróż; prom; przejazd; przejście; przelot; przewozić; upływ; urywek; ustęp; wąwóz; zanieczyszczać; zanieczyścić