گذار
The entry is a dictionary list for the word گذار
گذار Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ گُ ] (اِمص) ریشهٔ فعل گذاردن.
گذاشتن. || عبور. مرور. گذشتن :
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگرچه هست دراز.رودکی.
اگر خود بهشتی وگر دوزخی است
گذارش سوی چینود پل بود.اورمزدی.
یکی کوه بینی در ...
گذاشتن. || عبور. مرور. گذشتن :
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگرچه هست دراز.رودکی.
اگر خود بهشتی وگر دوزخی است
گذارش سوی چینود پل بود.اورمزدی.
یکی کوه بینی در ...