قناطر
The entry is a dictionary list for the word قناطر
قناطر Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ طِ ] (ع اِ) جِ قنطرة. (اقرب الموارد)
(آنندراج). رجوع به قنطرة شود.
(آنندراج). رجوع به قنطرة شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ طِ ] (اِخ) موضعی است یا محله ای
است به اصفهان. (منتهی الارب). محله یا دهی
است به اصفهان. (معجم البلدان).
است به اصفهان. (منتهی الارب). محله یا دهی
است به اصفهان. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ طِ ] (اِخ) موضعی است نزدیک
کوفه. (از منتهی الارب). و آن را قناطر
بنی دارا خوانند. (از معجم البلدان). رجوع به
قناطر حذیفه شود.
کوفه. (از منتهی الارب). و آن را قناطر
بنی دارا خوانند. (از معجم البلدان). رجوع به
قناطر حذیفه شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ طِ ] (اِخ) شهری است به اندلس.
(منتهی الارب). و آن را قناطر الاندلس گویند.
(از معجم البلدان).
(منتهی الارب). و آن را قناطر الاندلس گویند.
(از معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ قَ طِ ] (اِخ) موضعی است به سواد
بغداد بناکردهٔ نعمان بن منذر. (منتهی الارب).
بغداد بناکردهٔ نعمان بن منذر. (منتهی الارب).