beçiz - بچیز
The entry is a dictionary list for the word beçiz - بچیز
بچیز Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ص مرکب) کهین. کوچکترین.
کمینه. کمترین هر چیز. (برهان) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). لاشی ء.
- بچیز ناگرفتن؛ اعتبار ناکردن. التفات
ننمودن. (ناظم الاطباء).
- بچیز نداشتن؛ مهم ناشمردن. بچیزی
نداشتن ...
کمینه. کمترین هر چیز. (برهان) (آنندراج)
(ناظم الاطباء). لاشی ء.
- بچیز ناگرفتن؛ اعتبار ناکردن. التفات
ننمودن. (ناظم الاطباء).
- بچیز نداشتن؛ مهم ناشمردن. بچیزی
نداشتن ...