azmun - آمون
The entry is a dictionary list for the word azmun - آمون
آمون Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) جیحون. آمل. آمو.
آموی :
چو از رود آمون گذشت آن سپاه
برآمد هیاهو ز ماهی بماه.هاتفی.
آن رود که خوشتر است از آمون
بی شبهه که هست رود سیحون.
؟ (از فرهنگها).
آموی :
چو از رود آمون گذشت آن سپاه
برآمد هیاهو ز ماهی بماه.هاتفی.
آن رود که خوشتر است از آمون
بی شبهه که هست رود سیحون.
؟ (از فرهنگها).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(اِخ) نام خدای مصریان قدیم، و
کلمهٔ آمین عربی را (که امروز به معنی برآور،
روا فرما، استجابت کن است) حدس میزنند
که همین آمون باشد. || نام چهاردهمین
پادشاه یهودا، پسر مِنسه که در ۲۲ سالگی
بسال ۶۴۲ ...
کلمهٔ آمین عربی را (که امروز به معنی برآور،
روا فرما، استجابت کن است) حدس میزنند
که همین آمون باشد. || نام چهاردهمین
پادشاه یهودا، پسر مِنسه که در ۲۲ سالگی
بسال ۶۴۲ ...