همت
The entry is a dictionary list for the word همت
همت Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
الوسيط
(هَمَتَ) الثَّريدُ-ُ هَمْتًا: توارى في الدَّسَم.
(أَهْمَتَ) الكلامَ والضَّحكَ: أَخفاه.
II
الوسيط
(هَمَتِ) العَينُ -ِ هَمْيًا، وهُمِيًّا، وهَمَيَانًا: صبّت دُموعَها. و- الدَّمعُ والماءُ ونحوُهُما: سال. و- فلانٌ على وجهه: هامَ. و- الماشيةُ: ندَّت للرعي. و- ذهبت على وجهها في الأرض مُهمَلة. و- الشيءُ هَمْيًا: سَقَطَ. و- ضاع.
(الأَهْمَاءُ): المياهُ السائلة.
(الهُمَاءُ): العُقابُ. وقيل: طائرٌ تَتَّخِذُ الملوكُ من ريشِه في تيجانهم، لعزَّته. [فارسية].
(الهُمَايُ): لُغةٌ في الهُماء بمعنى الطائر السابق.
(الهِمْيَانُ): شِدَادُ السَّرَاويل. و- المِنْطَقَةُ. و - كيسٌ للنَّفقة يُشَدُّ في الوسط. (مع). (ج) هَمايِنُ، وهَمايينُ.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ مْ مَ ] (ع اِمص، اِ) همة. اراده و آرزو
و خواهش و عزم. (ناظم الاطباء):
همت او بر فلک ز فلخ بنا کرد
بر سر ایوان فکند بن پی ایوان.خسروانی.
منوچهر کردی بدین پیش دست
نکردی بدین همت خویش پست.فردوسی.
که ...
و خواهش و عزم. (ناظم الاطباء):
همت او بر فلک ز فلخ بنا کرد
بر سر ایوان فکند بن پی ایوان.خسروانی.
منوچهر کردی بدین پیش دست
نکردی بدین همت خویش پست.فردوسی.
که ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ مْ مَ ] (اِخ) تخلص برادر وصال
شیرازی است. (از تاریخ ادبی براون ج ۴
ترجمهٔ رشید یاسمی ص ۱۹۴).
شیرازی است. (از تاریخ ادبی براون ج ۴
ترجمهٔ رشید یاسمی ص ۱۹۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ هِ مْ مَ ] (اِخ) دهی است از بخش
داراب شهرستان فسا که ۶۵ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و
توتون و کاردستی مردم قالی بافی است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۷).
داراب شهرستان فسا که ۶۵ تن سکنه دارد.
آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و
توتون و کاردستی مردم قالی بافی است. (از
فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(ه مَُ) [ ع . همة ] 1 - (مص م .) قصد کردن . 2 - خواستن . 3 - (اِمص .) اراده ،
قصد. 4 - خواست . 5 - سعی ، کوشش . 6 - (اِ.) ارادة قوی ، عزم جزم . 7 - بلندنظری ،
سعة صدر. 8 - دلیری ، شجاعت . 9 - کمال مطلوب .
قصد. 4 - خواست . 5 - سعی ، کوشش . 6 - (اِ.) ارادة قوی ، عزم جزم . 7 - بلندنظری ،
سعة صدر. 8 - دلیری ، شجاعت . 9 - کمال مطلوب .