مسور
The entry is a dictionary list for the word مسور
مسور Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مَ ] (ع ص) پاسپرده. طريق مسور،
راه پاسپرده. (منتهی الارب ذيل «س ی ر»)
(ناظم الاطباء): رجل مسور به؛ مرد رفته در
آن راه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
راه پاسپرده. (منتهی الارب ذيل «س ی ر»)
(ناظم الاطباء): رجل مسور به؛ مرد رفته در
آن راه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مُ سَوْ وَ ] (ع ص) نعت مفعولی از
تسوير. زينت کرده شده با دستبرنجن. (ناظم
الاطباء). ياره بر دست نهاده. (منتهی الارب).
دستبند داشتهشده. دارای دستبند:
تسوير. زينت کرده شده با دستبرنجن. (ناظم
الاطباء). ياره بر دست نهاده. (منتهی الارب).
دستبند داشتهشده. دارای دستبند:
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِسْ وَ ] (ع اِ) تکيهجای چرمين.
(منتهی الارب). متکای چرمين. (ناظم
الاطباء). بالش از پوست. و رجوع به مسوره
شود.
(منتهی الارب). متکای چرمين. (ناظم
الاطباء). بالش از پوست. و رجوع به مسوره
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ مِسْ وَ ] (اِخ) ابن مَخْرمهبن نوفلبن
اهيب القرشی الزهری، مکنی به
ابوعبدالرحمن و متولد سال دوم و مقتول به
سال 64 هـ .ق. از فضلای صحابه و از فقهای
آنان است. در طفوليت محضر نبی (ص) را
درک کرد. از خلفای اربعه روايت ...
اهيب القرشی الزهری، مکنی به
ابوعبدالرحمن و متولد سال دوم و مقتول به
سال 64 هـ .ق. از فضلای صحابه و از فقهای
آنان است. در طفوليت محضر نبی (ص) را
درک کرد. از خلفای اربعه روايت ...